ارتباط مذهب و موسیقی سنتی در ایران
سیدمرتضی سیدخاوری لنگرودی –قم
طبعیت اولی معلم موسیقی بشر بوده و انسان این صنعت را در اثر هوش و ذکاوت خداداد ،رفته رفته تکمیل کرده است . به طوری که امروزه تنها نمی توان گفت که موسیقی گفت که موسقی صنعت است. بلکه در عین حال هنر و علم و زبان است . درفلسفه نظری ارسطو ، موسقی یک از شعب ریاضی بشمار می رود و فیلسوفان اسلامی هم تقسیم بندی ارسطو را در کتاب های فلسفی ذکر کرده و موسیقی را جز ریاضی محسوب داشته اند.
زیرا عنصر اصلی موسقی ، یعنی صوت و زیر و بمی اصوات، در اثر نسبت های ریاضی پیدا می شود و از طرفی چون تمم قواعد موسقی به اندازه ریاضی مسلم و بدون تغییر نیست و ذوق و قریحه سازنده و نوازنده هم در آن دخالت نام دارد. پی میتوان آن را هنر نامید
بنابراین موسیقی دارای دو جنبه است . جنبه علمی و جنبه هنری . همچنین موسیقی از چشم بسیاری از صاحبنظران دارای دو جنبه منفی (مبتذل ) و مثبت است. موسیقی مثبت که برای تزکیه نفس و ایجاد حس شفقت مهربانی و بشر دوستی و خدا پرستی است و موسیقی مبتذل که ابتذال دوکلام و آهنگ ،نقش واقعی آن را به انحطاط کشیده و میل به شهوت رانی ( در همه زمینه ها ) هوس پروری را جانشین آن می کند که به علت انتشار این نوع موسیقی مبتذل و به تغییری «شهوانی» در میان مردم ،پیشوایان مذهب ، برای جلوگیری از فساد اخلاق ،موسیقی را حرام کرده و حق هم داشته اند. از طرف دیگر ، بنا به علل متععد اجتماعی ، از این هنر ، همیشه به وسیله اقلیت خاصی استفاده های نا بحق مادی می شده و رفتار فاقد اصالت و پاکیزگی این گروه موجب می شده که توده مردم و بخصوص اهل علم و تفکر ، فرزاندان خود را از اشتغال به موسیقی بازبدارند و به رشته های دیگر متوجه کنند . موسیقی در ایام اخیر پست ترین شغل به نظر می آمد و اگر در اوایل قرن حاضر کوششهای بزرگانی مثل میرزا عبدالله و سماع حضور نبوده شاید وضع عمومی قضاوت عامه درباره موسیقیدانان از این هم بدتر می شد. قدما می گفتند: «این متولی است که حرمت امامزاده را نگاه می دارد» و ما در این مقاله بدون آنکه بخواهیم تقدسی خاصی برای موسیقی قائل شویم . می خواهیم دورنمایی کلی از اوضاع اهل موسیقی و علاقمندان به آن دو سده های گذشته ، داشته باشیم . شاید نتایج این مقاله برای عده اب تعجب آور باشد و مشکل بتوانند باور کنند که در قدیم تعداد افراد قابل توجهی از اهل قضل و اهل کنسرت مقدس روحانیت و علاقه مند به اهل بیت (ع)، به صنعت موسیقی وقوف نام و تمام داشتند و گاه از اساتید مسلم به شمار می رفتند و از این راه – که در هنرآواز خوانی منعکس می شود – چه خدماتی به موسیقی قدیم این ملک شده است.
پس از استیلای خاندان آل طاهر بر خراسان و به سرآمدن خلافت اعراب در ایران بین سالهای 206 هجری تا 616 هجری و علیرغم و برانگریهای بسیار مغول ها در پایان این دوران ، دانشمندان بزرگی چون ابونصر فارابی ، بوعلی سینا، محمد غزالی ، ذکریای رازی ،صفی الدین ارموی ،قطب الدین شیرازی و عبدالقادر مراغه ای ، افتخارات نوبتی بر تاریخ تاثیر اسلام در ایران گذاشتند. شعرای بزرگی چون رودکی ، فردوسی ، سعدی ، حافظ ، مولوی ، منوچهری ، نظامی و جامی یا سخنان اموی و عباسی که مثنوی و پناهی برای هنر موسقی و قشر موسیقی و قشر موسیقی دان بوده اند دیگر جنبش ارزشمندی در این فاصله (و بخصوص دوران صفویه) در زمنیه موسقی به عمل نیامد. چنانکه بعد از فارابی ،بوعلی سینا ، صفی الدین و این غیبی ، دیگر دو زمینه موسیقی نظری کتاب بزرگی تالیف نشد و تاریخ موسیقی قدیم با فوت عبدالقادرمراغه ای در سنه 838 هجری در تاریکی فرو رفت؛ نوازندگان عزت و جلال قدیم را به کلی از دست داده و جز پست ترین طبقات جامعه به حساب می آمدند ودر نتیجه روز به روز از تعداد آنها کاسته می شد.در چنین مقطع حساسی که خطر نابودی میراث موسیقی قدیم وجود داشت .با نفوذترین و مستحکم ترین پشتوانه وسیقی قدیم ،نوعی از انواع موسیقی قدیم ایران را تا حدی از ورطه نابودی نجات بخشید. موسیقی مذهبی ، علاوه بر دارا بودن محتوای غنی موسیقی کهن « به خصوص در موسیقی آوازی » همگام و همزبان با باورهای مذهبی مردم بود و این ، در تکوین آن سهمی بسزا داشت. قدیمی ترین تاریخچه این نوع موسقی به دوران طابفه ، به احترام حضرت سیدالشهدا (ع) در دهه محرم ،مراسم تعزیه با شکوه خاصی برگزار گردیدو این وضع تا دوره سلجوقی ادامه پیدا کرد. در ایام دهه عاشورا ، مردم برای اجرای عزاداری اشعاری می سرودند و آنها را با آهنگ مخصوصی می خواندند.در ماههای صفر و شبهای احیا و ماه رمضان نیز نوحه خوانی و سینه زنی رواج پیدا کرد. مراسم عزاداری به صورت های مختلف اجرا می شد و هر صورت دارای محتوای خاصی از موسیقی قدیم بود، از اهم انواع کلام موزوم و آواز و موسیقی مذهبی موارد زیر را می توان نام برد:
- روضه خوانی : تاریخ روضه خوانی مقدم برتعزیه است و وجه تسمیه آن ، قرائت کتاب روضه الشهدا است که از دوره صفویه شروع شد. در این مراسم اشعاری با آهنگ محزون و غمناک به منظور متاثر ساختن حاضرین خوانده می شد.معمولا اهل منبر دو طبقه بودند . یکی واعظین که بعد از خطبه افتتاحیه و طرح یکی از آیت قرآنی و تحقیق درباره آن آیه ، با ذکر امثال و حکم ، مطالب عالی و اخلاقی و مذهبی را تشریح و توضیح می نمودند و در آخر هم به ذکر مصیبت می پرداختند . دسته دوم روضه خوانان ،که منبر را باسلام بر سیدالشهدا شروع کرده و بلافاصله وارد ذکر مصیبت می شدند. برای این دسته که آنها را ذاکرین می گفتند، آواز خوش و اطلاع از موسیقی جز لوازم کار بود ، زیرا هرکدام بهتر می دانستند اشعار را به کمک نغمات ، بهتر جلوه دهند . منبرشان مستمع زیادتری پیدا میکرد.به همین خاطر ، از این گروه عده زیادی به فن علمی و عملی موسیقی آشنایی داشتند و بعضا کتابهای جامعی چون دره التاج قطب الدین شیرازی را تدریس می کردند. پسوند(ذاکرین) نیزوجه مشخصه عده زیادی از این گروه شد که اندکی از آنها، هنوز هم نزد اهل مطالعه و آشنایان به تاریخ موسیقی شهرت دارند. در این مجالس ، همراه با سینه زنی و دسته گردانی ، نغمات ملی و آوازهای مقامی ایران به شکل روضه و در قالب اشعار مذهبی ، شنوندگان را تحت تاثیر قرار می داد . این روش ،وسیله بسیار خوبی برای نگهداری و اشاعه موسیقی ملی « به مفهوم حقیقی نه به اصطلاح امروز» بود. همچنین سینه زنی در حفظ و اشاعه آهنگهای ضربی با میزان سهم زیادی داشته است.
در زمان ناصرالدین قاجار ، در میان اهل منبر ، بعضی از لحاظ اطلاعات موسیقی و تسلط به ردیف آوازی به مقام استادی رسیدند که از آن جمله اند :1- حاج تاج نیشابوری، ملقب به تاج الواعظین که نقل می کنند تسلط وی به ردیف آوازی و نغمه ها از طرف دیگر به حدی بود که همین که او از منبری پایین می آمد، اکثر حضار به پا می خاستند تا خود را به مجلس دیگری که او بنا بود در آنجا منبر برود ، برسانند و از صوت دلنشین وی استفاده کنند.2-حاج میرزا لطف الله اصفهانی 3- سیدباقر جندقی 4- حاج سید حسن که معروف به حسن شبیه اصفهانی بود که در اطلاعات علمی و عملی موسیقی ، تبحر بسیار داشت.5- شیخ طاهر خراسانی ، ملقب به ضیا الدین ،6- شیخ علی زرگر که از اعاظم مداحین استاد و بسیار خوش صوت و زیبا خوان بوده است. از وعاظ خوش صوت دیگر آن دوره ، خانواده ملک تفرشی 1-سید حبیب الله تفرشی ( ملک الواعظین ) 2- سید عزیز الله تفرشی (ملک الذاکرین)3- سیدمحمود سراج الذاکرین 4- سید عباس معاون خانواده سیف (سیف الذاکرین تبریزی ودو فرزندش مجد سیف و ناصر سیف) شیخ حبیب الله شمس الذاکرین کاشی که استاد مرحوم ابراهیم بوذری استاد موسیقی و خط است شیخ عبدالحسین تبریزی که شاگرد مرحوم اقبال السلطان است خانواده رسائی نیز ، همه اهل منبر و خوش اواز بوده اند چنانکه میرزا طاهر ضیا رسائی ، ملقب به ضیا الذکراین در خواندن آواز و تصنیف و گرفتن ضرب نیز مهارت داشته و تصنیف های قدیمی معروف به کار عمل را نیز بسیار خوب می خوانده و مرحوم استاد غلامحسین بنان از شاگردان اوست از دیگر کسانی که اهل منبر بوده و صوت خوشی داشته ، سید محمدرضای بدیع معروف به بدیع المتکلمین کاشی است که ردیف دان کاملی بوده و سبک درست خواندن را به خوبی می دانسته وی در زمره روحانیون آزادی خواه بود که در اوائل دوره مشروطه ، با حسن صوت و گفتار گرم خود ، هواخواهانی یافت و مخصوصا در استبداد صغیر ، به موجب نامه ای که از مرجع وقت ، یعنی آخوند ملامحمد کاظم خراسانی از نجف دریافت کرد. عَلَم مخالفت با محمدعلیشاه را برفراشت و از طرف انجکن فاطمیه که در تهران برای اعاده مشروطیت اقدام میکرد، ماموریت یافت که به هر طریقی که بتواند ، در تحریک احساسات مردم پیش قدم شود . وی بعدها در دوره ناصر الملک نایب السلطنه ، فکر عجیبی به خاطرش رسید، الاغی را انار بار کرده و در خیابان ها اشعار مناسبی را که پسر عمویش سید احمد خاوری درین موضوع ساخته بود، با آواز می خواند.
طبق گفته استاد محترم، جناب آقای عبدالحسین حایری ، مرحوم بدیع معروف به سید اناری بوده و مورد احترام معمرین قدیم تهرانی است که در سال 1340 در گذشت .
این اشعار ، از نمونه اشعاری است که آن مرحوم می خوانده:
ای زبودت ، قدرت یزدان پدیدار ، ای انار
ای وجودت ، برنهال فیض حق بار ، ای انار
هست از فضل خدا ، پر در شهوار ، ای انار
گر که الکاسب حبیب الله بود ، قول رسول مفتخوار ، از کسب دارد پس چرا عار ؟ای انار مردم به دور او گرد می آمدند و تاثیر موسیقی چنان آنها را مجذوب می کرد که یاران او و حامی مشروطه خواهان می گردیدند. در دفعه دیگر که از طرف دولت وقت ،« نمک» به انحصار در آمده بود ، کاری که برخلاف میل مردم بود ، مرحوم بدیع قصیده دیگری را به همین شیوه خواند که یک بیت آن چنین است: گشت تا از دفتر مالیه نامش حک ، نمک برفقیران کرد عیش افزون و غم اندک، نمک شعر فوق نیز از خاوری است که در آن زمان روزنامه می نوشت و نامه هایش در اثر مخالفت دولت وقت، توقیف می شد. در حقیقت میتوان گفت که در تاریخ معاصر ، این ، اولین دفعه ایست که شعر و موسیقی و آواز خوش برای تبلیغات سیاسی به کار برده شده و حسن تاثیر هم داشته است سید محمدرضای بدیع، پدر مرحوم سیدجواد بدیع زاده است وی ( سید محمد رضا) در سن بیست سالگی ، همراه پدرش سید حسن « سلطان الواعظین»به تهران آمد و با خانواده سید علی اکبر شمس الواعظین کاشی که از استاید منبر بود و از صدای خوش داشت وصلت کرد.سید علی اکبر فرزندی داشت به نام سید یحیی ( سعید الواعظین) که بهترین صدا را داشت و مردی عالم و دانشمند بود و در انتخاب شعر و مضامین مناسب استاد بود و صدایش رسا و به رموز موسیقی کاملا واقف بود. از دیگر روضه خوانان مشهور دوران قاجاریه که نامشان در دسترس است از حاجی ملاحسین ، سید زین العابدین قراب کاشی ، رضا قلی تجریشی ، سید عبدالباقی بختیاری ، ملاحسین ، میرزا غلامحسین ، جهانگیر ، سید احمدخان ، میرزا رحیم، قلی خان، حاج بارک الل ، حبیب الله اسب بمردی ، ملا داداش طالقانی ، بلال صمغ آبادی ، میرزا حسینعلی شهریاری، حاج رجبعلی ، محمد سولقانی، حاجی ملاکریم خیاب قزوینی ، مجد سیف ، ناصر سیف ، سید محمود واعظی ، لسان طالقانی ، اعتماد شیرازی ، شیخ اسدالله (امین الواعظین) ، حسین حاج غفاری کاشی ، حاج قربان خان و سید حبیب الله چاله حصاری نام برد.
- نوحه خوانی : ارتباط نوحه با موسیقی از روضه بیشتر است زیرا اشعار نوحه که برای سینه زنی سروده می شوند دارای ریتم و وزن بخصوصی هستند که با آهنگ بعضی از گوشه های آوازهای ایرانی اجرا می گردند و غالبا حالت تصنیف بخود میگیرند.اشعار نوحه را گذشته از شعرای معمولی ، بعضی از شعرای معروف گفته اند که از جمله بهترین آنها ، مرثیه های مذهبی یغمای جندقی ، شاعر معروف است . این شاعر بزرگ از مبدعین انقلاب ادبی است. وی مبتکر سبکی است که در مرثیه سازی که آن را نوحه سینه زنی می گویند و به واسطه کوتاهی و بلندی مصراعها برای آهنگ موسیقی متناسب می باشد و به همین جهت به طرز نوحه، با نغمه های مخصوصی خوانده می شود. از جمله کسانی که معلم این فن بوده اند، میرزا محمد مکتب دار اصفهانی است.
وی طرز صحیح خواندن اشعار نوحه و تعلیق آنها را با نغمات موسیقی به خوبی می دانسته و به اشخاصی که می خواستند آهنگهای نوحه سینه زنی را فرا گیرند ، تعلیم می داده است ، لذا خواندن نوحه ، فنی به شمار می آمده و باید این کار را از اشخاصی که اهل اطلاع بودند یاد بگیرند. بسیاری از اشعار این نوحه ها در کتابهای قدیمی محفوظ است و اگر به افرادی که روایت های صحیح قدیمی از موسیقی مخصوص نوحه را درست اجرا می کنند دسترسی پیدا شود، خواهند شنید که برخلاف گفته امروز ، غم و اندوه جاری در این موسیقی به هیچ وجه اغراق شده و مبالغه آمیز نیست و سعی در غرقه کردن مستمع در این « غم» نمی کند ، بلکه در جهت تحریک احساسات عالی اوست .
نقل می کنند که استاد بزرگ موسیقی دوران ما، مرحوم ابوالحسن صبا، رفتن به مجالس روضه و نوحهو تعزیه را به شاگردان خود بسیار توصیه می کرد و می گفت : در هیچ جا نمی توانید به این اندازه به رموز موسیقی واقف شوید ، به خصوص در آواز و گوشه های مهجور ردیف آوازی و زیبا سازی حالات خود مرحوم ابوالحسن صبا از مراجعان دائم مجالس ذکر و دعای اهل حق بود و به سید حبیب الله ستایشگر ، مداح بسیار خوشخوان و موسیقی شناس آن زمان ارادت بسیاری داشت . البته باید در نظر بگیریم که موسیقی آن زمان به واسطه نبودن انبوه رسانه ها و نوارهای کاست و بی رغبتی مردم به فرهنگهای غیر اصیل ، چقدر سالم مانده بود و درست خوانها زیاد بودند ، در حالی که امروز ، حتی خیلی از نوحه خوانها و روضه خوانها و ... خلاصه افراد این صنف شریف نیز دچار انحراف ذوقی شده و با اشعار فاخر ، آوازهایی را می خوانند که نه ملی ونه ایرانی است و نه هنری و نه مذهبی ، بلکه برگرفته از موسیقی روز است.
- گفتن اذان و مناجات : گفتن اذان از بدو اسلام معمول و متداول بود و گوینده آن از میان مردم خوش صدا انتخاب می شد . اذان اغلب در آواز ترک و شور و شهناز گفته می شود . در دوره های اخیر ، حاج قربان خان و سید حبیب الله چاله حصاری از افرادی بوده اند که اهل موسیقی بوده و اذان آنها شنوندگان را بسیار تحت تاثیر قرار می داده است . از موذنان مشهور دیگر : حاج سید الوالحسن دماوندی معروف به جناب دماوندی است که از معروف ترین خوانندگان عهد قاجار بوده و صفحات زیادی به همراه تار میرزا حسینقلی ودرویش خان و میرزا غلامرضایی شیرازی و علی اکبر شهناززاده و ... دارد.
نامبرده به انواع موسیقی ملی بسیار مسلط بوده و همگی استادی او را ستوده اند . صفحه ای هم دارد که در یک روی آن اذان خوانده ( در ترک) و روی دیگر را در کردی بیات ، با آوازی بسیار خوش و گرم و مردانه مناجات کرده است ، آنچنان که همه را به وجد می آورد، تا جایی که مسئول ضبط ، گویا اختیار خود را از دست داده و در آخر صفحهع بانگ بر میدارد جناب قبول باشد انشاا... و خواننده می گوید ، خدا قبول کند .ازموذنان معروف این زمان ، موذن زاده اردبیلی ( پدر و پسر)هستند که صدای خوششان از رادیو و تلویزون پخش می شود.
در زمان قاجار خواندن مناجات نیز معمول گردید و اساتید موسیقی که دارای صدای خوش بودند. علاوه برخواندن اذان به خواندن مناجات هم می پرداختند که بهترین نمونه آن ، مناجات های خواجه عبدالله انصاری است که به نثر فصیح فارسی نوشته شده است . مناجات با آهنگ و لحن خاصی توام بوده و خواننده آن ، به گوشه های آوازی موسیقی ایرانی آشنایی داشت ،مانند سید حسین عندلیب اصفهانی که به رموز موسیقی آشنایی بسزا داشت و اشعار رادر گوشه های مختلف و متنوع دستگاه ها می خوانده است . همچنین مرحوم عندلیب گلپایگانی که در حوالی خوانسار و گلپایگان ، استاد مسلم بود و خواننده فقید ، ادیب خوانساری نیز نزد او شاگردی کرده است. جالب این که مرحوم ادیب ، خود نیز مدتها موذنی و مکبری کرده و صدایش زینت بخش گلدسته های مساجد خوانسار و گلپایگان بود . همچنین دوست و همتای او ، مرحوم جلال تاج اصفهانی که خود اصلا روحانی زاده بود او فرزند تاج اواعظین اصفهانی است که خود نیز ، صوت خوش داشت و پسر را نزد استاد معروف آن دوره ، سید عبدالرحیم اصفهانی به شاگردی گذاشت. خود تاج و ادیب مدتها ،تا دوره تغییر لباس در دوران رضا خان به کسوت روحانیت بودند .
استاد فقید ، سید حسین طاهرزاده نیز تا سن چهل و چند سالگی به لباس روحانیت ملبس بود تا وقتی که از سوی دولت وقت تغییر لباس اجباری شد . لباس خود را تغییر نداد.
خانواده صدری اصفهانی ( که مرحوم طاهرزاده نیز از افراد این خانواده به شمار می رفت) نیز همگی در این کار بوده و دارای صوت خوش بوده اند و چهره بزرگ این خاندان ، مرحوم حاج صدر المحدثین اصفهانی است که محقق محترم ، آقای دکتر ساسان سپنتا در مقاله جامعی به بررسی آن پرداخته اند .
چنانکه مشاهده می شود در یکصد سال گذشته علمای مذهبی و اساتید مناجات از این طریق ، به طور غیر مستقیم برای اشاعه ردیف آوازی ما خدمات ارزنده ای به عمل آورده اند.
- تعزیه، نمایشی است که برای بزرگداشت شهادت امام حسین (ع) اجرا می شود . و در آن اشعاری را در مایه های ردیف آوازی ایران می خوانند . بنابراین می توان گفت، تعزیه نمایشنامه مذهبی توام با نوعی موسقی و یا کلام موزون سنتی است . نوازندگی تعزیه در ابتدا به عهده نقاره چیان بوده ولی بعدها که موزیک نظام به شکل نوین دارالفنون تشکیل شد .
اجرای موسیقی تعزیه را هم به عهده گرفت و حتی بیشتر اوقات سالار معزز ( موسیقیدان و رئییس موزیک مدرسه دارالفنون ، شخصا در جلو دسته حرکت میکرد.« کارگردانان تعزیه» را معین البکا می نامیدند . آنان معمولا در کارگردانی مهارت کامل داشته وحتی در موسقی نیز از اطلاعات کافی بهره مند بودند . معین البکاها ، به صورت غیر مستقیم در نگهداری و اشاعه موسیقی ملی ایران سهم زیادی دارند . چرا که برای اجرای مقصودشان همه اشخاصی را که صدای خوش داشتند از سراسر کشور جمع می کردند و در تهران زیر نظر استادان موسیقی تحت تعلیم قرار می دادند و به این نحو ، دستگاه های و آوازهای موسیقی ملی در سینه خوانندگان تعزیه که شبیه خوان نامیده می شوند محفوظ می ماند.
شبیه خوانها نقش خود را با اشعاری که به آنها داده می شد .در آواز و آهنگ خاصی می خواندند که شبیه خوان همیشه می بایست همان آواز را بخواند .
مثلا کسی که نقش حضرت عباس (ع) را ایفا می کرد در دستگاه چهارگاه می خواند کسی که شبیه حر می شد ، آواز عراق می خواند شبیه حضرت زینب (س) گوشه معروف « گوری» را زمزمه می کرد و عبدالله بن الحسن گوشه ای از راک می خواند ( که به همین جهت قسمتی از این گوشه در میان تعزیه خوانهای خوانهای آن زمان و موسیقیدانانی که شبیه خوانان را تعلیم می دادند ، استاد علی حسین قزوینی است که در موسیقی اطلاعات بسیاری داشته است . دیگر از استادان این زمان ، میرزا حسن قزوینی است که از بستگان نزدیک علی حسین است . وی مردی متدین و خوش صدا بود که اطلاعات زیادی از موسیقی ایرانی داشت . میرزا حسن شاگردان زیادی تربیت کرد که بهترین آن ها از این قرارند: ملاکریم جناب ، حاجی قربان خان شاهی و ابوالحسن اقبال آذر ، ملقب به اقبال السلطان ، خواننده مشهور خواننده مشهور اذربایجان که در خواندن تعزیه و آوازهای موسیقی ایرانی استاد بوده است. از دیگر تعزیه خوانان خوش آواز ، سید زین العابدین قراب کاشی و رضا قلی تجریشی هستند . سید عبدالباقی بختیاری که معین البکای اصفهان بوده شاگردی داشته است به نام سیدحسن شبیه ( اصفهانی) که به قول مرحوم طاهرزاده ( استاد آواز ایران) .وی مثل کتاب موسیقی بود و از ردیف اطلاع کامل داشت و امام خوان ، سید احمد خان ( نامبرده اولین خواننده ای است که صفحات موسقی از او به یادگار مانده است .میرزا رحیم کمانچه کش ، استاد مرحوم روح الله خالقی و نیز قلی خان شاهی که خواننده مجلسی نیز بوده و تصنیف هم می خوانده و صفحاتی از او به یادگار مانده است . استاد محترم جناب آقای دکتر جابر عناصری مقالات مبسوطی در شرح و توضیح اشعار و آلات موسیقی مورد استفاده در تعزیه نگاشته اند.( سری فصلنامه های آهنگ) و وجه علمی این تحقیقات مفید را جناب آقای دکتر محمد تقی مسعودیه استاد دانشگاه در کتاب بسیار معتبر « موسیقی تعزیه» دنبال نموده اند و اشعار را ثبت و موسیقی را آوانگاری کرده اند که از کتاب های مهم درباره موسیقی را آوا نگاری کرده اند که از کتاب های مهم درباره موسیقی تعزیه به شمار می آید جزوه کوچکی از مرحوم ابراهیم ابوذری نیز به نام تعزیه در ایران و دو مجلس آن نیز سالها قبل منتشر شد که اکنون نایاب است.